فراکده

the blog of a forever-living girl

فراکده

the blog of a forever-living girl

انتظار


میم و نون را معنا می کنی

وقتی نمی آیی

و من درد انتظار را به چشم می کشم


«حلیمه رحیمی»

تقدیم به پاییز عزیزم با عشق


به تمامی پالتوهای جهان قسم

که تو

فصل گرم من هستی

مرا چه سرمایی است

در آغوش تو

وقتی که در برابر سرمای خودندادی ات

مرا در آغوش می کشی

تا گرم شوم

تو با همه ی حرف های مردم

گرمی

مردم

-آنها که از تو دورند-

ای آتشدان عزیز

چه دانند شعله ی درونت

چه گرمایی دارد!


«حلیمه رحیمی»

لنزور

دوستان، به لنزور بنده هم یه سری بزنید.


http://www.lenzor.com/hr96